خدمتکاری که جامه ها با خود گرفته در جلورود و آنرا در عرف حال توشکچی گویند. (آنندراج). خادمی که بغچه برمیدارد. (ناظم الاطباء). نوکری که بغچه بستۀ اربابش را میبرد. (از فرهنگ نظام) : حاجب درگاه ز دیوان بار شد بسوی بغچه کش و چتردار. امیرخسرو (از آنندراج) (فرهنگ نظام). متکا در گله با سندلی این معنی گفت که تویی بغچه کش و تکیه بمن دارد یار. نظام قاری
خدمتکاری که جامه ها با خود گرفته در جلورود و آنرا در عرف حال توشکچی گویند. (آنندراج). خادمی که بغچه برمیدارد. (ناظم الاطباء). نوکری که بغچه بستۀ اربابش را میبرد. (از فرهنگ نظام) : حاجب درگاه ز دیوان بار شد بسوی بغچه کش و چتردار. امیرخسرو (از آنندراج) (فرهنگ نظام). متکا در گله با سندلی این معنی گفت که تویی بغچه کش و تکیه بمن دارد یار. نظام قاری
سودای بلاشرط که برنگردد مانند خطکش که مصطلح دلالان نخاس است. (از بهار عجم) (از آنندراج). معاملۀ فسخ نشدنی در اصطلاح برده فروشان و چارپافروشان: دو جهان حسرت بالات الف کش دارد سرو را با تو بیک فاخته دعوی نرسد. کلیم (از بهار عجم و آنندراج)
سودای بلاشرط که برنگردد مانند خطکش که مصطلح دلالان نخاس است. (از بهار عجم) (از آنندراج). معاملۀ فسخ نشدنی در اصطلاح برده فروشان و چارپافروشان: دو جهان حسرت بالات الف کش دارد سرو را با تو بیک فاخته دعوی نرسد. کلیم (از بهار عجم و آنندراج)
دهی است از دهستان چرداول بخش شیردان چرداول شهرستان ایلام. سکنۀ آن 150 تن. آب آن از چشمه. محصول عمده آنجا غلات و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان چرداول بخش شیردان چرداول شهرستان ایلام. سکنۀ آن 150 تن. آب آن از چشمه. محصول عمده آنجا غلات و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
پنجره های شبکه دار که در پیش درها نصب کنند، دری از چوب باریک یا نی بافته چون پنجره ای مشبک که غالبا دهقانان در خانه یا باغ نصب کنند و از ورای آن باغ آشکار است
پنجره های شبکه دار که در پیش درها نصب کنند، دری از چوب باریک یا نی بافته چون پنجره ای مشبک که غالبا دهقانان در خانه یا باغ نصب کنند و از ورای آن باغ آشکار است